عذر خواهی از جوجوی مامانی
سلام جوجوی مامانی اومدم تا از نفسم معذرت بخوام چون مامانی تازگی ها بی حوصله شده وبرای نفسش نه عکس گذاشته نه مطلب ولی کلی عکس ازت گرفتما هم عکسای پنج ماهگیت هم عکسای سیزده بدر وهم موقعی که باباییت به عزیزم سرلاک داد اونم واسه اولین بار خلاصه مامانی رو ببخش عزیزم راستی عزیز دلم خیلی شیرین شدی اونقدر که مامان دلش میخواد بخورتت همش دستاتو میخوری کلی بازیگوش شدی وای وای وای اون روزم میخواستی ارشیا رو بخوری اونم ازت میترسید وتا می دیدت کلی گریه میکرد آخه همش با جیغ بهش حمله میکردی خلاصه شدی...
نویسنده :
مامانی زهرا
0:26